-
[ بدون عنوان ]
1394,09,06 13:18
شکسته دوباره قلبم ندیدی نفهمیدی واست می مردم تموم زندگیم رفت منی که رو اسمت قسم می خوردم.. وقتی دلم خوش نیست دنیام چه آشوبه وقتی ازم دوری قلبم نمی کوبه وقتی دلم خوش نیست حس می کنم مُردم یه عمر از احساسم فقط شکست خوردم شکسته دوباره قلبم قلبم قلبم.. سبک میشم اگه گریه کنم پیشت سبک میشم سرم باشه روی دوشت بهم آرامشو عشق تو...
-
real love begins
1394,06,17 23:53
real love begins where nothing is expected in return.
-
تنهام نذار
1394,06,12 00:50
حرف جدایی رو نزن ,میترسم از تنها شدن ,با من بمون بغضی سمج توی گلوم ,دلتنگی تو روبرو با من بمون حرف جدایی رو نزن میترسم از تنها شدن با من بمون بغضی سمج توی گلوم ,دلتنگی تو روبرو با من بمون این سمت تو مشت خاطرات چی کم گذاشتم من برات بی من نرو عطر نفس هات با منه آتیش به جونم میزنه بی من نرو بی تابمو دل بی قرار بارون تو...
-
[ بدون عنوان ]
1394,06,08 20:16
خیال میکردم برای پیشونیم یه خونه ی کوچیک رو شونه هات داری چه بی دلیل چه زود بهونه گیر شدی چقد دلیل واسه بهونه هات داری آهای فرصت کم آهای راه زیاد یه عمر فاصله بود از تو به این آغوش بین منو تو هنوز یه ریز برف میاد به دیدنم که میای لباس گرم بپوش به دیدنم که میای برام گلاب بیار که مزه مزه کنم نفس کشیدن ِ تو برای تشنگیام...
-
کلنجار
1394,06,05 22:57
کمد پر از لباس تو میز پر از عکس توئه هنوز تو اتاقمون میپلکن نشونه هات وقتی که توی خلوتت منو مرور میکنی یه قطره اشک ممکنه بشینه روی گونه هات میپرم از خواب شبو لباسمو تن میکنم چراغو روشن میکنم خونه رو پرسه میزنم تا خود صبح با خودم همش کلنجار میرم تا بلکه خوابم نبره نیای به خواب دیدنم سعی نمیکنم تورو مجاب اومدن کنم از...
-
همیشه من چنین مجنون نبودم
1394,05,30 23:07
همیشه من چنین مجنون نبودم ز عقل و عافیت بیرون نبودم چو تو عاقل بدم من نیز روزی چنین دیوانه و مفتون نبودم مثال دلبران صیاد بودم مثال دل میان خون نبودم در این بودم که این چون است و آن چون چنین حیران آن بیچون نبودم تو باری عاقلی بنشین بیندیش کز اول بودهام اکنون نبودم همیجستم فزونی بر همه کس چو صید عشق روزافزون نبودم...
-
دزیره
1394,05,30 22:35
دستمو بالا گرفتم تو ضیافت اسیری تا تو تا آخر دنیا سرتو بالا بگیری دستمو بالا گرفتم تا توو قلبت پا بگیرم تا ببینی با چه عشقی این شکستو میپذیرم تو یه طوفان من یه جزیره من ناپلئون تو دذیره جز تو کی میتونست از من همه دنیا رو بگیره همه دنیا رو بگیره نقطه ی تسلیم محضم نقطه ی آرامشم بود اسمتو زمزمه کردم این تمام شورشم بود...
-
گذشتی و گذشت از ما
1394,05,29 12:07
-
[ بدون عنوان ]
1394,05,28 22:22
من خود آن سیزدهم یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوزمن بیچاره همان عاشق خونین جگرم خون دل میخورم و چشم نظر بازم جام جرمم این است که صاحبدل و صاحب نظرم منکه با عشق نراندم به جوانی هوسی هوس عشق و جوانی است به پیرانه سرم پدرت گوهر خود تا به زر و سیم فروخت...
-
دیگران چون بروند از نظر از دل بروند تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی
1394,05,20 15:54
من چرا دل به تو دادم که دلم میشکنی یا چه کردم که نگه باز به من مینکنی دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست تا ندانند حریفان که تو منظور منی دیگران چون بروند از نظر از دل بروند تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی تو همایی و من خسته بیچاره گدای پادشاهی کنم ار سایه به من برفکنی بنده وارت به سلام آیم و خدمت بکنم ور...
-
من ز فکر تو به خود نیز نمیپردازم
1394,05,20 15:11
ای که شمشیر جفا بر سر ما آختهای دشمن از دوست ندانسته و نشناختهای من ز فکر تو به خود نیز نمیپردازم نازنینا تو دل از من به که پرداختهای چند شبها به غم روی تو روز آوردم که تو یک روز نپرسیده و ننواختهای گفته بودم که دل از دست تو بیرون آرم بازدیدم که قوی پنجه درانداختهای تا شکاری ز کمند سر زلفت نجهد ز ابروان و...